وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
طلاق آیه 3
» تفسیر المیزان - خلاصه
(و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی ء قدرا):
(و او را از جایی که احتمالش را هم نمی دهد،روزی می دهد و کسی که بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت می کند، بدرستی که خداامر خود را به انجام می رساند و خدا برای هر چیز اندازه ای قرار داده است )
در ادامه فراز آخر آیه سابق می خواهد بفرماید کسی که از خدا پروا داشته باشد وملتزم به اوامر و نواهی پروردگار باشد خداوند برای او راه نجاتی از مشکلات حیاتش فراهم می کند، چون دین و شریعت اموری فطری بشر هستند و سعادت دنیا و آخرت اورا تأمین می کنند و خدا دین ، شریعت ، همسر، مال و هر چیز دیگری که مایه ادامه حیات و بقاء بشر باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم نمی دهد برایش مهیا کرده و او راروزی می بخشد، یعنی مؤمن در اثر خداترسی از زندگی و نعمات آن محروم نمی شود،بلکه رزق مادی و معنوی او، از ناحیه خدای متعال ضمانت شده و خداوند آن را تأمین می کند، در ادامه می فرماید: کسی که بر خدا توکل کند، یعنی اراده خدا سبحان را براراده خود مقدم نماید و به دین و احکام الهی عمل کند، خداوند او را کفیل خواهد بودو وی را کفایت خواهد کرد، چون خداوند مسبب الاسباب است و همه اسباب به اومنتهی می شود، به همین دلیل هم امر خود را به انجام می رساند و هر چه اراده کند محقق می شود، همچنانکه فرمود،(انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون (90) همانا امر اوچنان است که وقتی اراده چیزی را کند،می گوید: باش ، پس موجود می شود) و خداوندبرای هر چیز قدر و حد و حدودی قرار داده ، یعنی هیچ چیز نیست مگر آنکه اندازه ای معین و حدی محدود دارد، اما خدا سبحان یگانه وجودیست که به هیچ حدی محدودنمی شود و هیچ چیز بر او احاطه نمی یابد و او خود محیط بر همه چیز است .
● فقط نگاهمان به او باشد و بس
1-رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: کسى که امید خود را از خلق برید، و همه امیدش را به خدا بست، خدا هر مئونه از مئونههایش را کفایت مىکند، و از جایى که خود او احتمالش را هم ندهد روزى مىدهد، و کسى که همه امیدش به دنیا باشد، خدا او را به همان دنیا واگذار مىنماید.
● خداوند اعطای کدام نعمتها را تضمین کرده است؟
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: کسى که خداى تعالى سه چیز به او داده باشد، از سه چیز دیگرش دریغ نمىدارد: کسى که توفیق دعایش داده باشند از اجابت دعایش دریغ نمىدارند، و کسى که توفیق شکرش دادند از زیادتر کردن نعمتش دریغ نمىدارند، و کسى که نعمت توکلش دادند از موهبت کفایتش مضایقه نمىکنند. آن گاه فرمود: آیا کتاب خداى عز و جل را خواندهاى که مىفرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ- کسى که بر خدا توکل کند او وى را کافى خواهد بود»، «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ- به طور قطع اگر شکرگزارى کنید نعمتتان را زیاد مىکنم» (ابراهیم/7)، و «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ- بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» (غافر/60).
● بیان منشوری از یک زندگی تؤام با تقوا و توکل
هر کس از خدا بترسد و به حقیقت معناى کلمه پروا داشته باشد و سپس به خاطر رعایت جانب او از محرمات و ترک واجبات، اراده نکند مگر فعل و ترکى را که او اراده کرده باشد، چنین کسى هیچ عملى انجام نمىدهد مگر از ارادهاى از خدا. اینجاست که خداى تعالى چنین بندهاى را به حکم «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» از تنگناى وهم و زندان شرک نجات مىدهد، دیگر به اسباب ظاهرى دلبسته نیست و به حکم «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» (طلاق/3) از جایى که او احتمالش را هم ندهد رزق مادى و معنویش را فراهم مىکند و آنچه را که امیدوار بود به وسیله سعى و کوشش خود به دست آورد همان را خداى تعالى برایش فراهم مىکند، براى اینکه او به وى توکل کرد، و کسى که بر خدا توکل کند، خدا همهکاره او مىشود.
● چرا خداوند تنها برای بنده خود کافی است؟
اینکه فرمود: خدا کافى و کفیل او است، علتش این است که خداى تعالى آخرین سبب است، که تمامى سببها بدو منتهى مىشود، در نتیجه وقتى او چیزى را اراده کند بجا مىآورد و به خواسته خود مىرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونى پذیرد، او است که مىگوید: «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ» (ق/29)، و چیزى بین او و خواستهاش حائل نمىگردد، چون او است که مىگوید: «وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ» (رعد/41)، و اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل بدانها مىشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند، و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده، و هر صاحب قدرتى آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در نتیجه در مقام فعل آن مقدار مىتواند عمل کند که او اجازهاش داده باشد. پس تنها خدا براى هر کس که بر او توکل کند کافى است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست.
● بیان آثار توکّل در زندگی
جمله «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ» یعنی و کسى که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهاى آن، و فرمانهایى که مىدهد، خود را کنار بکشد و اراده خداى سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملى را که خدا از او مىخواهد بر عملى که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، و به عبارتى دیگر به دین خدا متدین شود و به احکام او عمل کند. «فَهُوَ حَسْبُهُ» چنین کسى خدا کافى و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خداى تعالى هم همان را برایش مىخواهد، البته آنچه را که او به مقتضاى فطرتش مایه خوشى زندگى و سعادت خود تشخیص مىدهد، نه آنچه را که واهمه کاذبش سعادت و خوشى مىداند.