آل عمران
» تفسیر المیزان - خلاصه
(ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله ):(اگر به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز آسیبی مانند آن رسید)(قرح )به معنای اثری است که ازجراحت و آسیب وارده بر بدن به خاطر برخورد با چیز برنده ای از خارج باقی می ماند و این کلمه کنایه از صدماتی است که در جنگ احد به مسلمانان رسید وهمه آنها را در حکم شخص واحدی فرض نموده و اما مراد از آ سیب دیگر،صدمه و آسیبی است که در واقعه بدر از ناحیه مسلمانان به مشرکان وارد آمده ،(وتلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین امنوا و یتخذ منکم شهداء والله لا یحب الظالمین ):(این روزگار را به اختلاف احوال میان مردم می گردانیم ،تامقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود و تا از شما مؤمنان آنها را که ثابت در دین هستند(مانند علی (ع )) گواه دیگران کند و خداوند ستمکاران را دوست ندارد)،یعنی سنت الهیه بر این جاری شده است که روزگار را در بین مردم دست به دست بگرداند، بدون اینکه برای همیشه به کام یک قوم چرخانده شود وقومی دیگر از آن محروم گردند و این سنت به خاطر مصالح عمومی است که فهم شما انسانها جز به برخی از آن مصالح احاطه ندارد،و در جملات بعدی آن مصالح را برای مردم بیان می نماید که یکی ظهور ایمان مؤمنین بعد از بطون واخفای آن است ،چون خدای متعال هرگز جاهل به حال مؤمنین نیست ، اما ظاهرشدن ایمان مؤمنین مانند هر چیز دیگر باید بر طرق سنت جاریه در اسباب ومسببات صورت بگیرد،لذا چاره ای نیست جز اینکه اموری ایجاد شود تا ایمان مؤمنان ظهور یابد.و مطلب دیگر مسأله گواه است که در اینجا منظور گواهان اعمال هستند.
● عبدالله عبداللهي - ترجمه تفسیر جوامع الجامع
تفسیر: «قرح» به فتح و ضمّ قاف هر دو قرائت شده است، و «قرح» و «قرح» دو لغتند، و گفته شده «قرح» به فتح به معناى جراحت و به ضمّ به معناى درد جراحت است، یعنى اگر در روز احد جراحت و دردى به شما رسید، نظیر آن در جنگ بدر به دشمنانتان نیز وارد شده است با وجود این، جراحتهایى که بر آنها وارد شد، روحیه شان را تضعیف نکرد و آنها را از جنگیدن با شما باز نداشت
و گفته اند: معناى آیه این است که اگر در روز احد دشمن [با نفوذ به مواضع شما] به اهدافش رسید، شما نیز پیش از آن که با فرمان رسول خدا مخالفت کنید، بر آنها چیره شده بودید و پیروزى شما قطعى بود
وَ تِلْکَ اَلْأَیّٰامُ ؛ «تلک» مبتدا و «الأیام» صفت آن و «نداولها» خبر است، و مى توان گفت «تلک الأیام» مبتدا و خبر و منظور از «أیام» اوقات پیروزى و غلبه بر دشمن است
نُدٰاوِلُهٰا ؛ یعنى ما روزگار را در میان مردم مى گردانیم، گاهى به سود و گاهى به زیانشان است، چنان که در یک ضرب المثل عربى گفته شده: «الحرب سجال»: «جنگ نوعى برد و باخت است»
وَ لِیَعْلَمَ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا ؛ مى توان گفت معلول حذف شده و معناى آیه این است که ما روزگار را در بین مردم مى گردانیم تا کسانى که بر ایمان خود ثابت و پایدار هستند از دیگران تمیز داده شوند؛ و این از باب تمثیل است، یعنى عمل خداوند مانند عمل کسى است که مى خواهد بداند چه کسانى بر ایمان خود ثابت و استوارند و چه کسانى نیستند و گر نه خداى سبحان، همواره به آنچه هست قبل از بودنش آگاه است
و گفته اند: معنایش این است، تا خداوند به گونه اى آنان را بشناسد که پاداشى به آن تعلّق گیرد، و آن این است که آنان را افراد پایدارى بداند
و مى توان گفت: علّت، حذف شده و این جمله (وَ لِیَعْلَمَ اَللّٰهُ ) عطف بر آن است به این معنا که روزگار را مى چرخانیم تا چنین و چنان شود و خدا بداند که و حذف علت براى اشعار به این است که مصلحت فعل الهى منحصر به یک امر نیست [بلکه امور متعددى در آن دخالت دارد]
وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدٰاءَ ؛ در معنى این جمله دو قول است: 1 تا به وسیلۀ شهادت کسانى را که در روز احد شهید شده اند گرامى دارد
2 تا خداوند کسانى از شما را که براى گواه بودن بر امّتهاى دیگر در قیامت صلاحیّت دارند برگزیند چنان که در آیۀ دیگرى فرموده: « لِتَکُونُوا شُهَدٰاءَ عَلَى اَلنّٰاسِ »: «تا گواه مردم باشید» (بقره 143)
وَ اَللّٰهُ لاٰ یُحِبُّ اَلظّٰالِمِینَ ؛ جملۀ معترضه اى است که میان قسمتى از علّت [در این آیه] و قسمت دیگر آن [در آیۀ بعد] واقع شده است و معنایش این است که خداوند کسانى را که بر ایمانشان پایدار نبوده و از جهاد کنندگان در راه خدا نیستند و خود را از گناه پاک نکرده اند، دوست ندارد
«تمحیص»: پاکیزه کردن