برو به جهنم
در زمان آغا محمدخان قاجار، شخصی از حاکم شهر خود که با صدراعظم نسبت داشت، نزد صدراعظم شکایت برد، صدراعظم دانست حق با شاکی است.
گفت: اشکالی ندارد، می توانی به اصفهان بروی،
مرد گفت: اصفهان در اختیار پسر برادر شماست.
گفت: پس به شیراز برو.
او گفت: شیراز هم در اختیار خواهرزاده شماست.
گفت: پس به تبریز برو. گفت: آنجا هم در دست نوه شماست.
صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد: چه می دانم برو به جهنم.
مرد با خونسردی گفت: متأسفانه آنجا هم مرحوم پدر شما حضور دارد.
مجله پاسدار اسلام اول آذرماه 1391 شماره 372
گفته ها و نوشته ها