
حواست هست به دوروبرت
آرام آرام پاییز هم به سر میرسد
وبه آخر فصل رسیدیم
و هرچه دلتنگی را با خود میبرد.
آذر میرود تا آخرین زیباییِ خزانش را
نشان چشمهایِ خیس دهد و
بارِ سنگینِ اندوه را از دوشِ خسته
و بیگناهمان بردارد و برود.
فصلها تمام میشوند و میروند همچون
ما که هر لحظه در حالِ عبور کردن و رفتنیم
هر چند گاهی از یاد، میبریم این رفت و آمد هارو
پاییز به پایان نزدیک میشود و اینک
باید راز فصلی دگر را آموخت،
رازِ افتادنِ دانه دانه برف هایِ سرکش...
برفی که چون عروس،
لباس سفید برتن میکند
رقصان کنان بر دامان زمین جولان میدهد
واین زمستان هم بسر خواهد آمد و
فصل های دیگری خواهد رسید
باخود فکر کرده ای درطی این فصلهایی که گذرانده ای
آیا تغییری درخود به انجام رسیده
ورفته رفته به رشد فکری متعالی رسیده ای یا نه
همه ما آدم ها مثل همدیگر آفریده شده ایم
اینکه یکی در عرش و دیگری درفرش است ،
تفکراتی است که میکنیم و به آن عمل کرده ایم