ساقیا ساقیا زده ام باده نابی که مگو جامی، زده ام از چشم نگاه او سر خوش بردم خانه به خانه کو به کو ♪♪♪ هر دم ز چشمانش جرعه ای از جان جهان ریزد به دل من روشن تر از عالم جان ♪♪♪ ساقی، چشمان او پیمانه پیمانه عشق ریزد به جام جانم حرفی دارد رمزی گوید شیدا کند مارا یارا یارا ♪♪♪ ساقی جامی دگر آتش زا شعله ور به یک نظر به یک نظر ما را زدست ما ببر