طرز فکر در مورد پدر در سنین مختلف
من 4 سال دارم : پدرم بهترين است .
من 6 سال دارم : پدرم همه مردم را مي شناسد .
من 10 سال دارم : پدرم خيلي خوب ولي كم حوصله است .
من 12 سال دارم : وقتش كوچك بودم پدرم مهربان تر بود .
من 14 سال دارم : پدرم واقعاً دارد حساس مي شود .
من 16 سال دارم : امكان ندارد پدرم با اين دوره پيش برود .
من 18 سال دارم : با گذر هر روز به نظر مي رسد اخلاق پدرم تندتر مي شود .
من 20 سال دارم : خيلي سخت است كه با پدرم سازش كنم تعجب ميكنم مادرم چطور توانست او را تحمل كند ؟
من 25 سال دارم : پدرم به هر چيزي اعتراض مي كند .
من 30 سال دارم : خيلي سخت است كه با پدرم كنار بيايم وقتي پدرم جوان بوده پدر بزرگم واقعاً چه رنجي از دست او كشيد !
من 40 سال دارم : پدرم در اين زندگي مرا بسيار قانونمند تربيت كرد من ناچارم همان ها را انجام دهم .
من 45 سال دارم : سرگردانم پدرم چطور توانست همه ما را تربيت كند ؟
من 50 سال دارم : سخت است كه در مورد فرزندانم ناعادلانه نظر بدهم چقدر پدرم در تربيت و نگهداري ما رنج كشيد !
من 55 سال دارم : پدرم دورانديش بود و براي ما نقشه ها داشت پدرم منحصر به فرد و مهربان بود .
من 60 سال دارم : پدرم بهترين است .
از نوشته های نسیم بود.
www.akhepaschi.blogfa.com