«با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه از حامد عسکری»
حامد عسکری شاعر و غزل سرای ایرانی و از هنرمندان ادبی معاصر است که در خرداد سال ۱۳۶۱ در شهر بم چشم به جهان گشود. آوازهی نام و اشعار زیبای این شاعر جوان بر سر زبان هاست. اشعار حامد عسکری معمولاً در قالب غزل سروده شده و مضامین عاشقانه دارند. ما نیز قصد داریم تا در این پست از مجله اینترنتی کمپ آرامش شعر «با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه از حامد عسکری» را تقدیم نگاه شما خوانندگان عزیز میکنیم. با ما همراه باشید.
با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
با من تنها تر از ستارخان بی سپاه
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه
آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم است و سیب خوردن آدم است و اشتباه
سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند
“دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه”
(با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه از حامد عسکری)