هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
- الهی قمشهای
اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست که دانای نهان و آشکار عالم است، اوست بخشنده و مهربان.
تفسیر المیزان - خلاصه
(هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمن الرحیم ):
(اوست الله آن معبودی که هیچ معبودی جز او نیست عالم به غیب و آشکاراست ، او بخشنده مهربان است )
این آیه و دو آیه بعدی در مقام شماردن بعضی از اسماء حسنی خدای متعال است واز سیاق و با توجه به آیات قبلی بر می آید که افرادی که اهل تقوی و به یاد خدا هستند اورا با اسماء حسنایش یاد می کنند و به هر اسمی از اسماء کمالیه خداوند بر می خورند،متوجه نقصی که در وجود خود، در مقابل آن کمال دارند، می شوند و چگونه کوهها ازکلام با عظمت چنین خدایی که دارای اسماء و صفات جمال و جلال است متلاشی وخاشع نشوند؟ با اینکه او خدایی است که معبودی جز او نیست و عالم به نهان و آشکارو بخشنده و مهربان است .فراز اول گویای توحید خدا در الوهیت و معبودیت است و عبارت دوم گویای علم مطلق خداست ، نسبت به آنچه برای ما مدرک است و آنچه ما از درک آن عاجزیم ،چون گفتیم که غیب و شهود اموری نسبی هستند و از آنجا که خداوند محیط بر همه عوالم و موجودات است ، قهرا به همه آنها علم دارد و غیب و شهادت برای او یکسان است ، اما غیر خدا چون وجودش محدود است ، علم او هم محدود به حدی است وپاره ای امور برایش غیب محسوب می شود، مگر آنکه خدا پاره ای از امور غیبی را به بعضی از بندگان خود مثل انبیاء و امامان تعلیم نماید، همچنانکه فرمود:
(عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول (65)
خدایی که عالم به غیب است ، کسی رابه غیب خود احاطه نمی دهد، مگر رسولی را که بپسندد).
و در آخر هم به دو صفت (رحمان )یعنی بخشنده و فیض دهنده بر همه خلق و(رحیم )یعنی دارای رحمت خاصه هدایت نسبت به مؤمنان ، اشاره می فرماید.