*دروغ های سفید و سیاه*
*نشر:* گاهنامه مدیر
■آیا تا به حال براتون پیش اومده از شخصی تعریف کنید و آن فرد واقعا شایسته تعریف نبوده؟ آیا براتون پیش اومده که روز بدی داشته اید. ولی به همه گفته باشید، که همه چیز خوب پیش رفته است؟ یا اینکه حوصله نداشتهاید با کسی صحبت کنید به او گفته باشید که سرتان حسابی شلوغ است و وقت ندارید؟ اگر جوابتان به همه یا حتی یکی از این سوالات مثبت است پس شما هم از آندسته افرادی هستید، که در طول روز حداقل یک یا دو بار دروغ میگویید.
□شاید در زندگی هر شخصی، شرایطی پیش بیاید که مجبور باشد، دروغ بگوید. همچنین کسانی هم هستند که به دروغ گفتن عادت دارند. و بهتر است بگوییم همهی کارهایشان را با دروغ حل میکنند. در جامعه ما هر دو دسته وجود دارند و کمتر کسی پیدا میشود که بگویید تا به حال دروغی نگفته! حتما شما هم شنیدهاید که به برخی از دروغها، دروغهای مصلحتی و یا دروغ سفید میگویند. و به برخی دیگر دروغ سیاه.
●دروغ سیاه همان دروغی است که ما برای فریب دیگران به کار میگیریم. به دیگران دروغ میگوییم تا از منفعتی بهره مند شویم. کلاهبرداران، مجرمین حرفهای و کلاشها عمدتاً از دروغ سیاه برای پیشبرد کارها و دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند.
○اما دروغ سفید دروغی است که در آن ما خودمان را فریب می دهیم. بسیاری از صاحب اندیشان، اثرات این دروغ را بر انسان بیشتر از دروغ سیاه می دانند و معتقدند گفتن این دروغ انسان را به ورطه نابودی میکشد.
■دروغ سفید نقطه مقابل دروغ سیاه است و در اکثر مواقع موجب آسیب فرد دروغگو می شود نه مخاطبش. به بیان ساده تر می توان گفت که دروغ سفید به عنوان نقابی به کار گرفته می شود که فرد ضعف و کمبودهای خود را پشت آن پنهان کند. همچنین مهمترین و بزرگترین اثر دروغ سفید، از دست دادن اعتماد به نفس است. ️ما با دروغ سفید دیگران را فریب نمیدهیم؛ «خود» را «فریب» میدهیم.
□به عنوان مثال؛ در یک ضیافت احساس واقعی فرد این بوده که مهمانی خسته کننده است. اما هنگام ملاقات با برگزار کننده مهمانی به او می گوید: "من از مهمانی شما لذت بردم. یا مثلاً در موقعیتی دیگر دچار سردرد شدهاید و حال خوبی ندارید اما در پاسخ به یک احوالپرسی یک دوست ممکن است بگویید: حال من بسیار خوب است حال شما چطور است؟
●دروغ سفید نوعی دیالوگ تکراری و قابل پیش بینی بوده که معمولاً فرد مقابل هم انتظار شنیدن آن را دارد. هیچ انسانی فطرتاً دروغگو نیست؛ بلکه دروغگویی را از محیط خود، یعنی: خانواده، مدرسه، دوستان و به طورکلّی، اجتماعی که در آن زندگی میکند یاد میگیرد. از دلایل دیگر آن:
▪︎برای پیشرفت خود: بعضی از دروغها برای نوعی پیشرفت یا نفع فردی و یا گروهی گفته میشود. فرد میتواند منفعت مالی وغیرمالی به دست آورد. بعضی از افراد فکر می کنند با دروغ گفتن میتوانند تصور بهتری از خودشان داشته باشند. و یا به افراد اجازه میدهند تا با خنداندن دیگران بهعنوان فردی طناز و بذلهگو شناخته شوند.
▪︎برای محافظت از خود: دلیل اصلی دیگر دروغ گفتن مردم برای محافظت از خودشان است. پنهان کردن و یا لاپوشانی اشتباهی که مرتکب شدهاند. و یا برای جلوگیری از اشتباهاتی که سایر افراد انجام میدهند.
▪︎برای تاثیرگذاری بر دیگران: بعضی از این دروغها که در این دسته جای میگیرد، سعی می کنند برای خودنمایی سایر افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
●از عوامل تاثیرگذار دیگر میتوان به:
▪︎خانواده: یکی از عواملی که نقش موثری در این رابطه دارد خانواده است. برای مثال؛ شاید خود ما بارها از کودک مان خواسته ایم که دروغ بگوید. مثلا: اگر کسی پدرت را خواست بگو در خانه نیست. همین دروغ های به ظاهر کوچک ما می تواند در آینده ی فرزندان مان نقش بسزایی داشته باشد.
▪︎محیط: تمامی افراد و فضاهایی که شخص از دوران جنینی تا مرگ با آنها در ارتباط است تاثیر موثری بر شکل گیری شخصیت فرد دارد. بسیاری از رفتارها، هنجارها و ناهنجاری ها برخاسته از تاثیر محیط بر شخصیت فرد می باشد.
■دروغگویی می تواند یکی از نشانه های اختلال توهم، خیال پردازی، اختلال شخصیت ضداجتماعی و خود شیفتگی باشد. گاهى هم انسان ها به خاطر:
۱. ترس از فقر
۲. پراکنده شدن مردم از دور او
۳. از دست دادن موقعیت و مقام و زمانى به خاطر علاقه شدید به مال و جاه
۴. به خاطر تعصبهاى شدید و حب و بغض هاى افراطى زبان به دروغ مى گشاید. باید این ریشه ها را شناخت و آنها را از وجود خود پاک کرد.
_____________________________
💠
🧑🏻💻 *آریاتَلِنت:*
https://aryatalent.ir/?by=14
_____________________________
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧














